عباس عباسزاده؛ سمانه ارجمند منش
دوره 17، شماره 3 ، مهر 1397، ، صفحه 47-68
چکیده
در بحث جبر و اختیار، جبریون علم پیشین الهی را مستمسک خود قرار دادهاند. فلاسفه بر مبنای اصول اعتقادی خویش پاسخهایی بر این مسئله آوردهاند. در این میان ملاصدرااز فلاسفهای است که تحلیل نظریه وی میتواند در این مسیر راهگشا باشد. وی در موارد متعددی (وجود ذهنی، کیف، اتحاد عاقل و معقول) بحث علم را مطرح کرده است که از آن جمله طرح مبحث علم ...
بیشتر
در بحث جبر و اختیار، جبریون علم پیشین الهی را مستمسک خود قرار دادهاند. فلاسفه بر مبنای اصول اعتقادی خویش پاسخهایی بر این مسئله آوردهاند. در این میان ملاصدرااز فلاسفهای است که تحلیل نظریه وی میتواند در این مسیر راهگشا باشد. وی در موارد متعددی (وجود ذهنی، کیف، اتحاد عاقل و معقول) بحث علم را مطرح کرده است که از آن جمله طرح مبحث علم به عنوان صفت الهی است. ملاصدرا دشواری درک علم الهی را با به کارگیری از مبانی اختصاصی خود از جمله قاعدهی بسیط الحقیقه، حل میکند و علم واجب تعالی به ماسوا را علم اجمالی در عین کشف تفصیلی میداند. وی معتقد است خدا محصور در زمان نیست و در علم او هیچ جنبه امکانی وجود ندارد. ملاصدرا با اثبات اختیار برای انسان از طریق وحدت شخصی وجود میگوید علم و آگاهی خدا هر چند در سلسلهی اسباب صدور فعل از انسان قرار دارد ولی اقتضای علم او این است که فعل انسان با قدرت و اختیار او صورت گیرد و در نتیجه شبهه جبر از طریق علم پیشین الهی را به طور کلی نفی میکند. در این راستا پیروان مکتب ملاصدرا هر یک با بیانهای مختلف بر جامعیت این اندیشه تأکید نمودهاند.